داستان کوتاه وطنز انگلیسی همراه ترجمه با موضوع دزدی از بانک

A man with a gun goes into a bank and demands their money.

مردی با اسلحه وارد یک بانک شد و تقاضای پول کرد.

Once he is given the money, he turns to a customer and asks, 'Did you see me rob this bank?'

وقتی پول ها را دریافت کرد رو به یکی از مشتریان بانک کرد و پرسید : آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟

 

 

The man replied, 'Yes sir, I did.'

مرد پاسخ داد : بله قربان من دیدم.

The robber then shot him in the temple , killing him instantly.

.سپس دزد اسلحه را به سمت شقیقه مرد گرفت و او را در جا کشت

He then turned to a couple standing next to him and asked the man, 'Did you see me rob this bank?'

او مجددا رو به زوجی کرد که نزدیک او ایستاده بودند و از آن ها پرسید آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟

The man replied, 'No sir, I didn't, but my wife did!'

مرد پاسخ داد : نه قربان. من ندیدم اما همسرم دید.

Moral – When Opportunity knocks…. MAKE USE OF IT!

نکته اخلاقی: وقتی شانس در خونه شما را میزند. از آن استفاده کنید!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:, | 9:20 | نویسنده : sahar teacher |