زمان حال كامل

 

ساختار

 جملات مثبت و منفي:

past participle

(قسمت سوم فعل)

have ('ve)
have not (haven't)

I, you, we, they

has ('s)
has not (hasn't)

he, she, it

جملات پرسشي:

past participle

(قسمت سوم فعل)?

I, you, we, they

have

he, she, it

has

 

چند مثال:

  • We've been to Paris.

  • He hasn't lived in Paris.

  • Have you met him yet?

 

 

کاربرد

1- براي بيان عملي که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد:

 

 

  • I have studied English since 1990. (از سال 1990 به مطالعه انگليسي پرداخته‌ام)

  • She's lived in Tehran for 10 years. (او به مدت 10 سال در تهران زندگي کرده است)

  • How long have you lived in Tehran? (چه مدتي در تهران زندگي کرده‌ايد؟)

  • I've lived in Tehran all my life. (همه عمرم را در تهران زندگي کرده‌ام)

 

توجه‌ داشته ‌باشيد که در زمان حال کامل، غالباً از اصطلاحات زماني خاصي مانند since و for استفاده مي‌شود.

for نشان دهنده دوره‌اي از زمان است که تا کنون ادامه داشته است، ولي since با مقطعي از زمان به کار مي‌رود و به معني «از آن زمان تا کنون» مي‌باشد:

seven o'clock

since

a year

I have been here for

1980

two months

September

three hours

last week

ten minutes

 

 

2- براي بیان تجربه‌اي که در زماني در زندگي شخصي اتفاق افتاده است. در واقع اين عمل در گذشته روي داده و به پايان رسيده است، اما آثار آن هنوز محسوس است. اين که اين عمل يا تجربه چه موقعي روي داده، مهم نيست:

  • I have never been to England. (من هرگز به انگلستان نرفته‌ام)

  • She has had several operations up to now. (تا کنون چندين عمل جراحي داشته است)

  • He's written a lot of short stories.(او داستانهاي کوتاه زيادي نوشته است)

 

3- براي بيان عملي که در گذشته نزديک اتفاق افتاده ولي اثر آن در زمان حال مشاهده مي‌شود. در اين حالت از yet، already، still و just بسيار استفاده مي‌کنيم:

 

از already بيشتر در جملات مثبت و از yet  بيشتر در جملات منفي و پرسشي استفاده مي‌شود.

 

  • I've just had a sandwich. (من تازه يک ساندويچ خورده‌ام)

  • I've already seen the movie. (اين فيلم را قبلاً ديده‌ام)

  • The bus hasn't arrived yet. (اتوبوس هنوز نرسيده است)

  • I still haven't finished my homework. (هنوز تکاليفم را تمام نکرده‌ام)

 

 

 

1- اگر ارتباطي با زمان حال موجود نيست (مثلاًچيزهايي که مدتها قبل اتفاق افتاده‌اند) از حال کامل استفاده نکنيد.
  • Hafiz was a Persian poet. He wrote many poems.

  • but: My father is a writer. He has written many books.

در مثال اول از گذشته ساده استفاده کرديم تا نشان دهيم که او (حافظ) ديگر شعر نمي‌نويسد، ولي در مثال دوم براي اينکه نشان دهيم که او هنوز کتاب مي‌نويسد از حال کامل استفاده کرديم.

2- ما از حال کامل براي ارائه اطلاعات جديد استفاده مي‌کنيم. ولي اگر بخواهيم به صحبتمان درباره آن ادامه دهيم، معمولاً از گذشته ساده استفاده مي‌کنيم:

A: "Ben has broken his leg."

B: "Really? How did that happen?"

A: "He fell off a ladder."



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:48 | نویسنده : sahar teacher |

زمان گذشته ساده

 

ساختار

(last week)

(yesterday)

worked

I, we, you, he, she, ...

played

heard

 

منفي

work...

play...

hear...

didn't

did not

I, we, you, he, she, ...

 

 

 

پرسشي

work...?

play...?

hear...?

I, we, you, he, she, ...

Did

 

 

کاربرد

گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:

1- براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است:

  • We met last week.

  • He left yesterday.

 

2- براي بیان کارهايي که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان مي‌آيند:

  • I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...

 

3- براي بيان عادت يا شرايطي در گذشته:

  • When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.

  • Every day he walked in the jungle to....

 

نکاتي در مورد هجي (verb + ed)

1- هنگاميکه فعلي به e ختم مي‌شود، فقط d اضافه مي‌کنيم:

loved, hated, used

2- افعال يک هجايي (يک بخشي) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند، حرف بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود:

stopped, planned, robbed

ولي اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بي‌صداي آخر تکرار نمي‌شود:

looked, cooked, seated

اگر حرف بي‌صداي آخر y يا w باشد نيز تکرار نمي‌شود:

played, rowed, showed



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:47 | نویسنده : sahar teacher |

زمان حال استمراري

ساختار

 

 

 

 

I

‘m

am

 

 

coming

going

doing

taking

You

We

they

‘re

are

She

He

it

‘s

is

کاربرد

1- براي بيان عملي که هم‌اکنون جريان دارد:

·         She is watching the TV.

·         He is working at the moment.

2- براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع مي‌باشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:

·         I'm reading an exciting book.

·         He is learning Arabic.

(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله‌ اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام نشده است.)

3- براي بيان قراري تعيين شده در آينده:

·         I am meeting him at the park.

4- براي بيان كار يا شرايطي موقتي:

·         I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.
(در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي مي‌کنم، اما دارم سعي مي‌کنم يک بهترش را پيدا کنم)

 

نكاتي در مورد هجي (افعال ing دار)

1- افعالي که به يک e ختم مي‌شوند، آن e حذف مي‌شود:

come, coming     take, taking     write, writing

ولي در مورد افعالي که به ee ختم مي‌شوند، اين قاعده صدق نمي‌کند:

agree, agreeing     see, seeing

2- در افعال يک بخشي (يک هجايي) که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند، حرف بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود:

running, stopping, getting

ولي چنانچه حرف بي‌صداي آخر y يا w باشد، تکرار نمي‌شود:

showing, enjoying



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:46 | نویسنده : sahar teacher |

زمان حال ساده

 

ساختار

جمع

go,

play,

don't work

we

you

they

مفرد

go, play,
don't work

I, you

goes, plays, doesn't work

he, she, it

 

 

 

کاربرد

زمان حال ساده يکي از متداول‌ترين زمانها در زبان انگليسي مي‌باشد که براي مقاصد زير مورد استفاده قرار مي‌گيرد:

1- براي بيان عملي که هميشه تکرار مي‌شود، مانند يک عادت يا رسم:

  • I go to school by bus.

  • We get up at 7 AM.

  • 'Does he smoke?' 'No, he doesn't.'

 

2- براي بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:

  • The earth orbits the sun.

  • I come from Iran.

  • Some animals migrate in winter. (بعضي از حيوانات در زمستان مهاجرت مي‌کنند.)

 

3- براي بيان حقيقتي که براي مدتي (طولاني) دوام داشته باشد:

  • I work in a shop.

  • She lives in a small cottage.

 

زمان حال ساده اغلب با قيدهاي تکرار مورد استفاده قرار مي‌گيرند. مهمترين قيدهاي تکرار (frequency adverbs) عبارتند از:

never     rarely     sometimes     often     usually     always
0%................................. 50% .................................100%

  • I usually play football with my friends.

  • I never go shopping.

  • sometimes she plays piano for us.

 

نکاتي در مورد هجي (verb + s)

1- افعالي که به x, ch, sh, ss و o ختم مي‌شوند، به جاي es ، s مي‌گيرند:

kisses, washes, watches, does, boxes

2- افعالي که به y ختم مي‌شوند و قبل از آن حرف بي‌صدايي بيايد، y به ies تبديل مي‌شود:

try, tries     hurry, hurries     fly, flies

ولي آن دسته از افعالي که به y ختم مي‌شوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد، تنها يک s مي‌گيرند:

plays, buys, enjoys



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:45 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس هشت interchange 1

Unit 8  What's your neighborhood like?

 

کاربرد کلمه: there is , there are

there is  به معنی وجود دارد  و در مفرد بکار میره

there are  به معنی وجود دارند  و در جمع بکار میره

برای مثال

there is a book on the table.

وجود دارد کتابی روی میز

there are some books on the table.

وجود دارند چند تا کتاب روی میز.

نکته : برای سوالی کردن کافی است مشتقbe  یا فعل کمکی دیگر راقبل از کلمهthere بیاوریم

مثال

there is a book here

اینجا یک کتاب وجود دارد

is there a book here?

there are some students in this room.

وجود دارند چند تا دانش آموز داخل اتاق

are there some students in this room?

نکته: کلمه some برای تعداد نامشخصی از اسمهای قابل شمارش مانند کتاب و مداد و ..... و برای مقادیر نا مشخصی اسم غیر قابل شمارش بکار می رود

درجملات منفی به جای some از کلمه any استفاده می شود

some وany هر دو در جمله پرسشی به کار می روند

some  به معنای تعدادی و any به معنای هیچ می باشد



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:44 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس هفت interchange 1

 

Unit 7  We had a great time!

(simple past tense)         زمان گذشته ساده

طرز ساختن زمان گذشته ساده بدینقرار است(( زمان گذشته فعل+ فاعل))

کاربردهای زمان گذشته ساده:

1- برای بیان عملی که در زمان گذشته در موقیت معینی انجام گرفته است مانند:

I saw him yesterday.

من او را دیروز دیدم

2- برای بیان تکرار و عادت در گذشته:

I saw him on my way to school everyday last month.

من در ماه گذشته هر روز او را سر راهم به مدرسه می دیدم.

3- برای بیان اعمالی که در زمان گذشته همزمان با هم به صورت لحظه ای رخ داده اند. مانند:

when the teacher entered all the students stood up.

وقتی که معلم وارد شد همه دانش آموزان برخاستند

توجه: افعال در زبان انگلیسی بر دو قسم اند

الف - افعال با قاعده  Regular Verbs  فرم گذشته و اسم مفعول یا قسم سوم این افعال با افزودن ed به اخر زمان حال آنها ساخته می شود. مانند:

work _ worked_ worked

invite_ invited_ invited

study_ studied_ studied

ب - افعال بی قاعده Irregular Verbs  فرم گذشته واسم مفعول یا افعال تابع قاعده وقانونی نیست وباید آنها را از بر کرد. مانند:

eat_ ate_ eaten.

do_ did_ done.

go_ went_ gone.

see_ saw_seen.

نکته: در مورد افعالی که در آخر آنها حرف y وجود دارد هنگام افزودن ed اگر حرف ما قبل آخر بی صدا باشد ((y)) به((i)) تبدیل می شود ولی اگر حرف ما قبل آخر بی صدا باشد ((y)) تغیر نمی کند مثال:

study_ studied

play_ played

 


کار برد   was و were

1- was وwere فرم گذشته فعل be هستند

2- was را برای اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد و were را برای بقیه اشخاص به کار می بریم.

I was busy                    we were busy

you were busy                   you were busy

He was busy                  they were busy

برای سوالی کردن جملات کافی است جای was و were  را با فاعل عوض کنیم

mehdi was busy.

was mehdi busy?

they were busy.

were they busy?

و هنگام منفی کردن کلمه Not را به آنها اضافه می کنیم مانند

mehdi wasn't busy

they weren't busy

 


برای سوالی کردن زمان گذشته ساده از کلمه did در ابتدای جمله استفاده می کنیم و فعل را از حالت گذشته در می آوریم

فرمول

 

<<بقیه جمله + مصدر بدون to + فاعل +did >>

mehdi worked here yesterday.

did mehdi work here yesterday?

به جوابهای کوتاه مثبت و منفی زمان گذشته توجه کنید

yes, did        yes, we did

yes, you did      yes, you did

yes, He did       yes, they did

پاسخهای کوتاه منفی

No, didn't        No, we didn't

No, you didn't     No, you didn't

No, He didn't      No, they didn't

فرم منفی کردن زمان گذشته ساده

<< بقیه جمله +to مصدر بدون+ didn't+ فاعل>>

He came here yesterday.

He didn't come here yesterday.

 


 و هنگام سوالی کردن با کلمه پرسشی از فرمول زیر استفاده می کنیم

What did you do?

شما چیکار می کردید؟

اول کلمه پرسشی سپس فعل کمکی بعد فاعل و بعد فعل اصلی

where did you go?

شما کجا رفته بودید؟

what did you study yesterday?

شما چه چیزی را دیروز مطالعه می کردید؟

 

یا هنگام استفاده از was و were  به روش زیر استفاده می کنیم

کلمه پرسشی+ was یاwere + فاعل

where was mehdi?

مهدی کجا بود؟

when was mehdi sick?

مهدی کی مریض بود؟

 


did you work on saturday?

آیا شما شنبه کار کردید؟

yes, I did. I worked all day.

بله.من تمام روز رو کار کردم

No, I didn't. I didn't work at all.

نخیر.  اصلاً کار نکردم

what did mehdi do on saturday?

مهدی روز شنبه چیکار می کرد؟

He stayed home and studied for a test.

او خانه مونده بود و برای امتحان مطالعه می کرد.

did you go anywhere last weekend?

آیا شما جایی رفته بودی آخر هفته گذشته؟

yes, I did. I went to the movies.

بله . من رفته بودم سینما.

No, I didn't. I didn't go anywhere.

نه. من جایی نرفته بودم

How did mehdi spend his weekend?

مهدی آخر هفته اش رو چطور گذرانده؟

He went to restaurant and sang with some friends.

مهدی با چند تا از دوستان به رستوران رفته و آواز خوندن.

were you in Tehran?

آیا شما تهران بودی ؟

Yes, I was

بله.  بودم

was the weather ok?

هوا خوب بود؟

No, it wasn't.

نه خوب نبود

Were you and your cousin on vacation?

آیا شما به همراه پسر عموی  خودتون در تعطیلات بودید؟

cousin به معنی پسر عمو یا دختر عمو یا پسر دایی یا دختر دایی بکار میره

Yes, we were.

بله ما بودیم

were your parents there?

آیا خانواده های شما هم آونجا بودند؟

No, they weren't.

نه اونجا نبودند

How long were you away?

 به چه مدت مسافرت بودی؟

I was away for a week

من  بودم به مدت یک هفته

How was your vacation?

چطور بود تعطیلات شما؟

It was excellent.

عالی بود

where did you go?

شما کجا رفته بودی؟

I went out of town.

من رفته بودم خارج از شهر

who did you go with?

چه کسی همرا شما بود؟

I went with my brother.

من به همراه برادرم بودم

what time did you go?

ساعت چند شما رفتید؟

we went around 10

ما ساعت 10 رفتیم

How did you like it?

چطور اون رو دوست داشتید( یعنی خوش گذشت)

we liked a lot.

ما دوست داشتیم زیاد.

 



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:43 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس شش interchange 1

  

Unit 6  How often do you exercise?

 

adverbs of frequency

قیدهای تکرار

تعریف قید: قید کلمه ای است که در مورد یک فعل یا صفت یا قید ویا یک جمله توضیح می دهد

         

قیدهای تکرار: کلیه افعال کمکی محلشان قبل از قیدهای تکرار یک کلمه ای مانند always می باشد. محل این قیدها قبل از فعل اصلی وبعد از فعل کمکی می باشد مشتقات Be همیشه قبل از قیدهای تکرار یک کلمه ای می آیند حتی اگر به عنوان فعل اصلی در جمله به کار رفته باشند این قاعده در مواردی که جمله منفی باشد نیز صادق است.

نکته: افعال کمکی  کلماتی مانند کلمات زیر می باشند.

do,don't,doesn't, can,must,............

کلمه have در جملاتی مانند جمله زیر فعا کمکی محسوب می شود.

they have always worked at night.

آنها تا به حال همیشه شبها کار می کردند.

ولی این فعل در جمله زیر معنای خوردن می دهد و فعل اصلی محسوب می شود

I always have some cheese for breakfast

من همیشه برای صبحانه مقداری پنیر می خورم.

نکته کلمه sometimes از قاعده بالا مستثنی است و اگر افعال کمکی یا مشتقات Be به حالت منفی باشند قبل از آنها می آید.

He sometimes doesn't know the answers.

او بعضی وقتها جواب ها را نمی داند.

He sometimes isn't here.

او بعضی وقتها اینجا نیست.

 mehdi isn't usually hungry.

مهدی معمولاً گرسنه نیست.

mehdi doesn't often read at night.

مهدی اغلب شبها مطالعه نمی کند

mehdi doesn't always have coffee for breakfast .

مهدی همیشه برای صبحانه قهوه نمی خورد.

 

قیدهایی مانند never  به معنی هر گز و rerely  و seldom  هر دو به معنی به ندرت خود مفهوم نفی دارند وبرای منفی کردن معنای جمله کافی هستند لذا به همراه این قیدها فعل را به صورت مثبت می آوریم.

He doesn't never smoke.       غلط

   He never smokes      صحیح

.او هرگز سیگار نمی کشه

 He is rarely absent in the morning.

او به ندرت صبح ها غایب است.

He seldom runs in the morning.

او به ندرت صبح ها می دود.

قیدهای تکرار

100%   always         همیشه

              almost always           تقریباً همیشه

              usually          معمولاً

              often              اغلب

              sometimes     بعضی وقتها

              hardly ever    به ندرت

             alomst never   تقریباً هیچ وقت

 0%       never         هرگز  

 

mehdi is always happy.

مهدی همیشه شاد است.

mehdi often studies at night.

مهدی اغلب شبها مطالعه می کند.

mehdi usually drinks milk in the morning.

مهدی معمولاً صبح ها شیر می نوشد.

mehdi sometimes has coffee for breakfast.

مهدی بعضی وقتها برای صبحانه قهوه می خورد.

mehdi is never busy at night.

مهدی هرگز شب ها مشغول نیست

mehdi rarely smokes in the morning

مهدی به ندرت صبح ها سیگار می کشد

 


به معنی چند وقت به چند وقت و چند وقت یکبار می باشد  How often

      

once به معنی یک مرتبه وقید می باشد

twice قید و به معنی دو مرتبه یا دو بار می باشد

و حالا اگر خواستیم بگویم سه بار  یا چهار بار از کلمه times استفاده می کنیم برای مثال

three times,four times, five times,.................... 

How often do you exercise?

شما چند وقت یکبار تمرین می کنید

I lift weights every day.

من وزنه برداری می کنم هر روز

 I go jogging  once a week

من می روم د و آهسته یکبار در هفته

I play soccer twice a month.

من فوتبال بازی می کنم دو مر تبه در ماه

I swim about three times a year.

من شنا می کنم سه مرتبه در سال(یعنی در طول یک سال سه مرتبه شنا می روم)

I don't exercise very often.

من اغلب ورزش نمی کنم( یعنی زیاد اهل ورزش نیستم)

do you ever watch TV in the evening?

آیا شما همیشه عصر تلوزیون تماشا می کنید؟

Yes, I often watch TV after dinner.

بله  من اغلب بعد از شام تلوزیون تماشا می کنم

I sometimes watch TV before bed.

یا

sometimes I watch TV before bed *

من بعضی وقتها قبل از اینکه بخوابم تلوزیون تماشا می کنم.

I hardly ever watch TV.

من به ندرت تلوزیون تماشا می کنم.

No, I never watch TV.

نه من هرگز تلوزیون تماشا نمی کنم

 


conversation

you're really fit ,Ali. do you exercise a lot?

شما اندام خوبی داری علی. آیا شما زیاد تمرین می کنید

well, I almost always get up early

خوب من تقریباً همیشه صبح زود از خواب بیدار می شوم

I lift weight for an hour

من برای یک ساعت وزنه می زنم( یعنی با وزنه تمرین می کنم)

I often go in-line skating.

من اغلب می روم به اسکی

How often do you exercise like that?

چند و وقت به چند وقت آن جوری تمرین می کنید؟

about five times a week.

تقریباً پنج بار در هفته

what about you?

شما چطور

I hardly ever exercise.

من به ندرت تمرین می کنم

do you have regular fitness program?

آیا شما برنامه منظمی برای تناسب اندام داری؟

yes, I usually go to a gym.

بله من معمولاً به باشگاه می روم

do you play any sports?

آیا شما ورزشهایی را انجام می دهید( یعنی تمرین می کنید)

which ones?

کدام یکی ها را؟

I always play football

من همیشه فوتبال بازی می کنم

I often go swim

من اغلب شنا می روم

 


questions with how  ; short answers

سوال با how و جواب کوتاه

how well  به معنی چقدر خوب

how good به معنی چقدر خوب

how long به معنی تا کی یا تا چه وقت 

به معنی چند وقت به چند وقت و چند وقت یکبار می باشد  How often

work out تمرین کردن

How often do you work out?

چند وقت یکبار شما تمرین ی کنید؟

Every day            هر روز

Twice a week        دو بار در هفته

Not very often          اغلب نه

 

How well do you play tenis?

چقدر خوب تنیس بازی می منید؟

pretty well     خیلی عالی

About average     در حد متوسط

Not very well     نه زیاد خوب

 

How good are you at sports?

pretty good      خیلی خوب

Ok   خوب

Not so good    نه زیاد خوب

 

How long do you spends at the gym?

چقدر از وقت خودتون را در باشگاه صرف می کنید؟

Thirty minutes a day.     نیم ساعت در روز

Two hours a week.           دو ساعت در هفته

About an hour on weekends.                تقریباً یک ساعت در آخر هفته ها

 

 



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:42 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس پنج interchange -1

Unit 5  Tell me about your family.

present continuous

زمان حال استمراری

فرمول << (فعل+ing ) اسم مصدر +am + is are  + فاعل>>

کار برد برای عمالی که هم اکنون در حال انجام است می باشد

مثال

I am watering the flowers now

من حالا گلها رو آب میدم.

طرز منفی وسوالی کردن زمان حال استمراری:

برای منفی کردن این زمان کافی است کلمه not را به مشتقات be اضافه کنیم و برای سوالی کردن کافی است جای مشتق be را با فاعل عوض کنیم

 

سوالی کردن و منفی کردن

 

mehdi is studying grammar  جمله خبری

جمله سوالی    is mehdi studying grammar?

جمله منفی  mehdi is n't studying grammar.

برای ساختن سوال با کلمه پرسشی  در زمان حال استمراری یکی از کلمات پرسشی را در ابتدای جمله آورده پس از از آن مشتق  (be(am/ is / are  وسپس فاعل  و فعل اصلی را می آوریم

برای مثال

mehdi is studying grammar  جمله خبری

جمله سوای    is mehdi studying grammar?

what is mehdi studying? 

mehdi  is drinking coffee

مهدی قهوه می نوشد

is mehdi drinking coffee?

آیا مهدی قهوه می نوشد

what is mehdi drinking?

مهدی چه  چیز می نوشد

در اینجا کلمه مودر پرسش grammar می باشد که از جمله حذف میشه 

are you living at home now?

آیا شما در در خانه زندگی می کنید( یعنی مستقل زندگی نمی کنید)

yes , I am         NO , I'm not.

نخیر                 بله                 

is your sister working for the government?

آیا خواهر شما برای  دولت کار می کند(یعنی کارمند دولت است)

yes , she is          No she's not/ No she isn't

نخیر                  بله

are Ed and Jill going to college this year?

آیا ئد و جیل می روند کالج امسال؟

yes, they are         No they're not/ NO they aren't

نخیر                        بله     

 

where are you working now?

شما الان کجا کار می کنید؟

I'm not working now. I need a job

من الان کار نمی کنم. من احتیاج به کار دارم(یعنی بیکارم و دنبال کار هستم)

what is your brother doing this days?

این روز ها برادر شما چیکار می کنه؟

He's traveling in the Tehran.

اون به تهران سفر کرده

who are your parents visiting this week?

این هفته خانواده شما با چه کسی ملاقات داشته؟

they're visiting my grandmother.

آنها مادر بزرگم را ملاقات کرده اند 

 

Quantiffiers

علامت یانشانه ای که حجم یا محدوده چیزی را نشان می دهد

100%        all         همه

               nearly all   تقریباً همه    families have only one child.

                                                     خانواده ها فقط یک فرزند دارند      

               most         بیشترین    

 

               many         بسیار

               a lot of        بسیاری     families are smaller these days

                               خانواده ها کوچکتر هستند               

                some           بعضی 

              

               not many       نه خیلی

               a few            کمی    couple have more than one child

                                                زوجها بیشتر از یک فرزند دارند

                 few             کمی

0%             non one     هیچ کس    gets married before the age of 18

                                                         ازدواج می کنند قبل از 18 ساله گی 



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:41 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس چهار interchange - 1

Unit 4  Do you like rap?

 Yes/ No and wh- questions with do

هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود

در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی

( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی)

برای مثال

what does he play?

در بالا what کلمه پرسشی does فعل کمکی he ضمیر فاعلی play فعل اصلی

درسوم شخص مفرد از(does ودر بقیه از do استفاده می کنیم)

سوم شخص عبارت است از تمامی اسمهای انسان وغیره و ضمایر فاعلیhe/she/it

 


طرز سوالی کردن زمان حال ساده:

برای سوالی کردن جملات حال ساده ای که در آنها فعل اصلی بکار رفته از افعال کمکی do یا does استفاده می کنیم به این صورت که do و does را در اول جمله آورده. سپس فاعل و پس از آن فعل اصلی را می آوریم

تذکر: باید دقت شود تا در سوم شخص مفرد هنگام سوالی کردن جمله حرف s سوم شخص را از آخر فعل حذف کنیم

برای مثال

do you like classic?

در بالا do فعل کمکی you ضمیر فاعلی like فعل اصلی



For example:

 

what kind of music do you like?

چه آهنگی را شما دوست دارید؟

I like rock alot

من راک رو دوست دارم

do you like classic?

آیا کلاسیک دوست دارید؟

yes, I do. I like it alot.

بله . من خیلی آن را دوست دارم.

No, I don't like it very much

نه.من زیاد آن را دوست ندارم.

does he play the piano?

آیا او پیانو می نوازه؟

yes, he does.

بله

NO, he doesn't

نخیر

what does he play?

آو چه می نوازد؟

he plays the guitar

او گیتار می نوازد

در بالا معنی play به معنی نواختن می باشد

do they like the opera?

آیا آنها آهنگ اپرا را دوست دارند؟

yes, they do. they love them

بله. آنها عاشق آنها هستند

No.they don't like them very much.

نه . آنها علاقه به آنها ندارند

 


در زبان انگلیسی ضمایرمفعولی عبارتند از   object pronouns

Me      مرا            us           ما را

you     تو را          you          شما را

him/her/it         اورا- آن را      them       آنهارا

ضمیر کلمه ای است که جای اسم می نشیند واز تکرار آن جلوگیری می کند اگر ضمیر جانشین فاعل شود ضمیر فاعلی واگر جانشین مفعول شود ضمیر مغعولی نامیده می شود

 


:For example

the boys helped the girls 

پسرها کمک کردند به دخترها

the boys helped them

پسرها به آنها کمک کردند

mary answers john

مری به جان جواب داد

mary answers him

مری به او جواب داد

I followed their car

من دنبال کردم ماشین آنها را

I followed it

من دنبال کردم آن را

would ; verb + to +verb

در زبان انگلیسی مابین دو فعل از مصدر to استفاده می کنیم

ضمناً در زبان انگلیسی modal عبارتند ازcan/ could /must /might /ought to/ shall / should /will / would  می باشند

For example:

would you like to go out on friday?

آیا دوست دارید روز جمعه بیرون بروید؟

yes , I would .

بله

yes , I'd love to. thanks

بله من دوست دارم متشکرم

yes , I'd really like to go

بله من واقعاًدوست دارم بروم

contraction

I would = I'd 

would you like to go a soccer match?

آیا دوست دارید بروید به مسابقه فوتبال؟

I'd like to, but I have to work late.

 من دوست دارم. ولی باید تا دیر وقت کار کنم.

I'd like to, but I need to save money.

من دوست دارم ولی باید پول پس انداز کنم.

I'd like to, but I want to visit my parents.

من دوست دارم ولی می خوام خانواده ام را ملاقات کنم.

 

conversation

 

mehdi: I have tickets to the soccer match on friday night.

مهدی : من بلیط های دارم برای مسابقه فوتبال  در روز جمعه

tony: thanks . I'd love to . what time does it start?

تونی: من دوست دارم . ساعت چند شروع میشه؟

mehdi: at 8:00.

مهدی : ساعت هشت.

tony : that sounds great. so, what do you want to have dinner at 6:00?

تونی : عالیه بنابراین چه چیزی برای شام داری در ساعت شش؟ 

mehdi : Uh , I'd like to , but I have to work late.

مهدی : اوه من دوست دارم اما من تا دیر وقت کار دارم

tony : oh , that's ok just meet at the stadium befor the match, around 7:30.

تونی : خوب ما همدیگر را  در استادیوم ملاقات کنیم در ساعت  هفت وسی دقیقه پیش از شروع مسابقه

mehdi : Ok let's meet at the gate.

مهدی : خوب  ما همدیگر رو می بینیم جلو در( استادیوم)

tony : that sounds fine . see you there.

تونی : خیلی خوبه . اونجا می بینمت



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:39 | نویسنده : sahar teacher |

 

گرامر درس سوم 1- interchange

Unit 3  How much is it?

Demonstratives; one . ones

how much is    چقدر است

how much are  چقدر هستند

 اشاره به نزدیک 

this   این

these   اینها

اشاره به دور

that آن

those   آنها

one  برای مفرد

ones برای جمع   

which   کدام

for example :

برای مثال

how much  is this necklace?

قیمت این گردنبند چقدر است؟

how much  is this one?

این یکی چند است؟

how much is that necklace?

قیمت آن گردنبند چقدر است؟

how much is that one?

آن یکی چند است؟

which one?

کدام یکی؟

در جمع

how much are these earring?

قیمت این گوشواره ها چند است؟

how much are these?

اینها چند هستند؟

how much are those earring?

قیمت آن گوشواره ها چند است؟

how much are those?

آنها چند هستند؟

which ones?

کدام یکی ها؟

prices

 

$   علامت دولار

 

$ 42 = forty-two dollars     چهل دو دولار

$ 59.95 = fifty-nine ninety-five

or

 fifty nine dollars and ninety-five cents

پنجاه ونه د.لار و نود پنج سنت

it's forty dollars

چهل دولار است

they are fifty- five dollars

پنجاه و پنج دولار است

ti's $ 25.63 = twenty -five sixty -three

twenty- five dollars

بیست وپنج دولار

sixty- three cents

شست و سه سنت

preference ; comparisons with adjectives

صفت تفضیلی :

هرگاهدر مقایسه بین دو شخص یا دو شیء بخواهیم بیان کنیم که یکی از آنها صفتی را بیش از دیگری دارد, از صفت تفضیلی (برتر) استفاده می کنیم. درزبان فارسی با افزودن پسوند ((تر))به صفت ساده صفت تفضیلی ساخته می شود مانند سفیدتر بهتر وغیره......ولی در زبان انگلیسی به شرح زیر است

  1. در مورد صفات وقیدهایی که یک بخش(سیلاب) تشکیل شده اندو یا به حرف(Y) ختم می شوندکافی است پسوند(er) را به آنها بیافزاییم

برای مثال

easy    آسان    easier   آسانتر

tall    بلند        taller     بلند تر

hard     سخت   harder     سخت تر

busy  مشغول    busier     مشغول تر

earlزود        earlier       زود تر

fast   سریع      faster       سریع تر

همانطور که ملاحظه می نمایید, هنگام افزودن پسوند(er) حرف (y) به (i) تبدیل می شود

۲- در مورد صفات وقیدهایی که دارای دو بخش (سیلاب) یا بیشتر می باشند و یا پسوند(ly) دارند کلمه more را قبل از آنها می آوریم

برای مثال

careful     با دقت      more careful      بادقت تر

beautiful      زیبا     more beautiful       زیباتر

carefully    از روی دقت  more carefully  از روی دقت بیشتر

clearly    اشکارا           more clearly       واضح تر

استثناء. مانند اغلب قواعد گرامری در اینجا نیز تعدادی صفات وقیدها هستند که فرم تفضیلی آنها از قاعده فوق پیروی نمی کند بلکه باید آنها را خارج از قاعده آموخت این استثناء عبارتند از:

good    خوب       better    بهتر

well     خوب        better     بهتر

bad       بد          worse   بد تر

لغات جالب

cotton    نخی         gold         طلا    leather    چرمی 

plastic    پلاستک    silk        ابریشم   silver  نقره   wool    پشمی

for example :

برای مثال

plastic bracelet   دستبند پلاستیکی   gold ring   حلقه طلا  silk tie  کراوات ابریشمی

wool socks  جوراب پشمی  leather jacket  کاپشن چرمی  rubber boots چکمه لاستیکی

     

conversation

مکالمه

look! these jackets are really nice.

نگاه کن این کاپشن ها واقعاً خوبند

which one do you prefer?

کدام یکی را ترجیح می دهی؟

I like the wool one better.

من بیشتر پشمی را دوست دارم

the wool one? why?

چرا پشمی را؟

it looks warmer.

گرم تر بنظر می رسه

well , I like the leather one better.

خوب. من بیشتر چرمی را دوست دارم

it's more stylish than the wool one.

مد اون از پشمی به روز تره

there is no price tag.

برچسب قیمت نداره

Excuse me. how much is this jacket?

ببخشید. قیمت این کاپشن چنده؟

it's $499. would you like to try it one?

اون چهارصدو نود ونه دلار است . شما دوست دارید اون را امتحان کنی؟

Uh, no. that's ok! but thanks anyway

اوه. نه اون خوبه! اما متشکرم به هر حال

you'er welcome.

خواهش می کنم

preference ; comparisons with adjectives

which one do you prefer?

کدام یکی را شما ترجیح می دهی؟

I prefer the leather one.

من چرمی را ترجیح می دهم.

that one is cheaper than the wool one.

او ن یکی از پشمی ارزان تر است.

 .this one is nicer than the wool one

این یکی از پشمی خوب تر است.

which one do you like better/ more?

کدام یکی را شما بیشتر می پسندی؟

I like the leather one better/ more

من چرمی را بیشتر می پسندم

the leather jacket is prettier than the wool one.

کاپشن چرمی از پشمی زیباتر است.

it looks bigger than the wool one.

بنظر می رسه که از پشمی بزرگتر است.

it's more stylish than the wool one.

مد اون از پشمی به روز تر است.

در بالا than به معنی از استفاده شده

useful expressions

the color is prettier.

رنگ اش زیباتر است.

the design is nicer

طراحی اش بهتر است.

the style is more attractive.

طراحی اش جذاب تر است.

the material is better.

جنس اش خوب تر است



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:38 | نویسنده : sahar teacher |
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 15 صفحه بعد