زمانهاي انگليسي                                             

                        

زمان شکلی از فعل است که عمل یا حالتی را در زمان نشان می دهد. به طور کلی در زبان انگلیسی سه زمان اصلی وجود دارد: زمان حال، زمان گذشته و زمان آینده.

هر زمان دارای چهار حالت: ساده،استمراری، کامل و کامل استمراری است. زمان های اصلی زمان های واقع شدن فعل را نشان می دهند و چهار حالت مختلف نحوه و چگونگی انجام کار را. با توجه به سه زمان اصلی و چهار حالت هر یک، می توان گفت که در انگلیسی12 زمان به طریق زیر وجود دارد:

 

زمان هاي آینده

آینده ساده (مستقبل ساده)

آینده استمراری

آینده کامل

آینده کامل استمراری

 

زمان هاي گذشته

گذشته ساده (ماضی ساده)

گذشته استمراری

گذشته کامل (ماضی بعید)

گذشته کامل استمراری

 

زمان هاي حال

حال ساده (مضارع)

حال استمراری

حال کامل (ماضی نقلی)

حال کامل استمراری

 

زمان حال ساده

Simple Present Tense

طرز ساختن:

شكل ساده فعل (مصدر بدون to)  +     فاعل

 

تبصره_ در سوم شخص مفرد فعل s  یا  es  می گیرد.

موارد استعمال:

1- برای کارهای عادی و تکراری.در این حالت یکی از قیود تکرار مانند  often، never و غیره بین فاعل و فعل اصلی جمله قرار می گیرد:

I usually go to school at 8 o'clock.

 

2- برای کارهای تغییر ناپذیر و حقیقی:

The earth moves round the sun.

 

3- برای کارهای عادی ولی تغییر پذیر:

He has a lot of friends.

 

4- برای کارهایی که در زمان آینده نزدیک به طور قطع صورت می گیرد:

My friend leaves Tehran for Paris tomorrow.

 

5- افعالی که مربوط به هوش و حواس بوده و یا غیر ارادی باشند با زمان حال بیان می شوند.پاره ای ازاین افعال عبارتند از:

understand, know, notice, mean, want, believe, refuse, have, process, forget, remember, be, wish, consider, forgive, seem, think, imagine, see, hear, feel, smell, taste, suppose, trust, etc.

 

6- برای وقایع تاریخی که در گذشته اتفاق افتاده و گوینده بخواهد آن را برای شنوندگان با اهمیت خاصی بیان کند.

7- برای بیان استعداد و توانایی از زمان حال ساده استفاده می شود:

He solves difficult problems.

 

8 - بعد از حروف ربط زیر اگر فعلی به آینده دلالت کند به جای آینده از حال ساده استفاده می کنند:

After, before, since, as soon as, until, till, as, if, unless, when, whenever

مانند:

He will begin his new jobs as soon as he returns home.

 

 

زمان حال استمراری

Present Continuous Tense

  طرز ساختن:

شكل ing دار فعل اصلي am /are/is + +فاعل

 

موارد استعمال:

1- بیان کارهایی که در لحظه صحبت ناتمام و در حال ادامه است.در این مورد قیدهایی مانند now, at present, for the time being و غیره همراه است:

He is speaking French now.

 

2- بیان کارهایی که هنوز پایان نیافته و برای مدتی ادامه خواهد داشت:

We are studying English these days.

 

3- بیان کارهایی که به صورت عادتی تازه درآمده و احتمالاً زیاد دوان نخواهد داشت:

He is going for a walk once a week.

 

4- بیان کارهایی که در آینده نزدیک صورت می گیرد.در این مورد ذکر قید زمان آینده ضروری است:

They are leaving for London tomorrow.

 

5- افعالی که تحت کنترل بشر نیست و غیر ارادی است در زمان حال استمراری کمتر کاربرد دارد و به جای آن زمان حال ساده به کار می رود:

I forget his name.

 

یادآوری_ در مورد فوق اگر جنبه و معنی ارادی مورد نظر بود زمان حال استمراری (زمان های استمراری) می توان به کار برد:

(فعل  see ارادی است) 

I see he has written the matter.

 

به موضوع رسیدگی می کنم(فعل ارادی است)

I am seeing to the matter.

                        

 

 

 زمان حال کامل (ماضی نقلی)

Present Perfect Tense

طرز ساختن:

اسم مفعول (قسمت سوم فعل اصلي) + have / has + فاعل

 

موارد استعمال:

1- کاری که در زمان گذشته نامعلوم انجام گرفته است:

He has seen this film.

 

2- کاری که در گذسته نزدیک انجام گرفته است.در این مورد معمولاً قید just بین فعل معین و اسم مفعول فعل قرار می گیرد:

He has just begun the work.

3- کاری در گرشته به کرات تکرار شده است:

I have read this novel many times.

 

4- کاری که در گذشته انجام گرفته و اثر آن تا به حال باقی است.در این مورد معمولاً  یکی از حروف اضافه since  یا for به کار برده می شود:

We have studied English since 1970.

 

تبصره1_ در مورد فوق گاهی یکی از فعل های زیر به کار برده می شود:

never, ever, always, recently, lately

He has recently been in America.

 

تبصره2_to be to  در ماضی نقلی به معنی رفتن و از جایی دیدن کردن و to be in  به معنی اقامت کردن است:

از اصفهان دیدن کرده اند.

They have been to Isfahan.

 

زمان حال کامل استمراری  

 Present Perfect Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با  ing+

+ been

have

  +     فاعل

has

 

موارد استعمال:

1- کارهایی که در گذشته آغاز شده و ادامه یافته و تا زمان حال رسیده و ممکن است در آینده نیز ادامه یابد:

He has been reading this novel since yesterday afternoon.

 

2- گاهی عملی از گذشته آغاز شده و ادامه یافته و به زمان حال می رسد ولی در زمان حال قطع می شود:

I have been written a letter for half an hour.

 

3- بیان کارهایی که در گذشته ادامه داشته در ضمن بین زمان مورد نظر منقضی نشده است:

We have been doing our homework all this afternoon.

 

 

زمان گذشته ساده یا ماضی مطلق                                         Simple Past tense

طرز ساختن:

زمان گذشته فعل  (قسمت دوم)

+فاعل

 

موارد استعمال:

1- کارهایی که در گدشته معینی انجام گرفته و در این مورد قیدهایی نظیر ago, last night, yesterday و نظایر آنها با جمله همراه است:

I finished my work two hours ago.

 

2- کارهایی که در گذشته به صورت عادت و تکرار انجام گرفته و اغلب با یکی از قیدهای تکرار همراه است:

When I was in London, I often went to the opera.

 

تبصره_ ممکن است به جای قید و زمان گذشته فعل از ترکیب (مصدر+ used to ) استفاده کرد.این عمل غالباً برای کارهایی است که در گذشته عادت بوده ولی اکنون متروک است:

I used to play football when I was 16 years old.

 

3- بعد از حرف ربط unless , if و سایر ادوات شرط برای بیان شرط حال(فرض حال)،زمان گذشته به کار می رود:

If I saw him, I should tell him the matter.

 

 

زمان گذشته استمراری (ماضی استمراری)

Past Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing   +

was

+ فاعل

were

 

موارد استعمال:

1- کاری که در گذشته ادامه داشته و همزمان با آن کار دیگری صورت گیرد:

We were reading newspaper when the telephone rang.

 

2- کاری که در گذشته معین مدتی ادامه داشته است:

He was swimming at 3 o'clock yesterday.

 

3- کارهایی که همزمان با هم در گذشته مدتی ادامه داشته است:

When we were playing chess, my father was watching television.

 

4- کارهایی که در طول زمان معین در گذشته ادامه داشته است:

All last month we were visiting round Europe.

 

 

زمان گذشته کامل (ماضی بعید)                Past Perfect Tense

طرز ساختن:

اسم مفعول    (قسمت سوم فعل)

+had

+فاعل

 

موارد استعمال:

1- بیان کاری که در گذشته قبل از گذشته دیگر انجام گرفته است:

When we got to the station, the train had left.

 

2- بیان کاری که قبل از زمانی در گذشته انجام گرفته است:

They had finished the work before noon.

 

تبصره_ گاهی فعل زمان گذشته (مورد اول) و یا قید زمان گذشته(مورد دوم) از جمله حذف می شود ولی شنونده از مضمون سخن بدان پی می برد:

I had seen him (before I left the school).

 

3- بعد از حرف ربط قیدی مانند unless , if و سایر ادوات شرط برای بیان فرض گذشته به کار می رود:

If he had come earlier, he would have seen the doctor.

 

زمان گذشته کامل استمراری

Past Perfect Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing

+been

+had

+فاعل

 

موارد استعمال:

هر گاه دو کار در زمان گذشته انجام گرفته و یکی از کارها مقدم بر دیگری باشد و در عین حال مدتی نیز ادامه داشته باشد آن را به صورت ماضی بعید استمراری بیان می کند:

He had been living in Tehran for 10 years before he died.

 

 

زمان آینده کامل استمراری

 Future Perfect Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing +

+ been

+ have

shall

 +   فاعل

will

 

موارد استعمال:

قرینه این زمان در زبان فارسی وجود ندارد ، این زمان برای کاری است که تا زمان معینی در آینده انجام گرفته و کامل شده یا فبل از زمانی در آینده تمام شده ولی ضمناً مدتی نیز ادامه داشته باشد:

I shall have been living in Tehran for 20 years by next month.

 

 

زمان آینده کامل                        Future Perfect Tense

طرز ساختن:

اسم مفعول فعل

 + have

shall

+     فاعل

will

 

موارد استعمال:

1- كاری که قبل از کار دیگری در آینده تمام و کامل شده است:

When you return, I shall have done my work.

 

2- کاری که تا زمان معینی در آینده انجام گرفته و تمام شده است.در این مورد معمولاً حرف اضافه زمانی by  قبل از قید زمان آینده به کار می رود:

This trip will have sailed by 9 o'clock tomorrow night.

 

نكته: بعد از حروف ربطی مانند as soon as ,  until , till که زمان موقت و نزدیک را می رسانند به جای آینده کامل،ماضی نقلی به کار می برند:

   I will see you as soon as I have finished my work.  

 

زمان آینده استمراری

 Future Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing  +

be

shall

+     فاعل

will

 

موارد استعمال:

این زمان قرینه ماضی استمراری است و تقریباً در آن موارد منتها در آینده به کار می رود:

1- کاری که در آینده ادامه دارد و کاری بر آن واقع می شود:

When you arrive, we shall be having dinner.

 

2- کاری که در زمان معینی در آینده در حال ادامه است:

At 2 o'clock tomorrow afternoon we shall be playing football.

 

3- کارهایی که همزمان با هم در آینده ادامه خواهد داشت:

While they will be listening to the radio, we shall be playing chess.

 

4-  کاری که در طول زمان معینی در آینده ادامه خواهد داشت:

I shall be traveling round Europe all next month.

 

نكته: موارد استعمال و تغییرات مربوط به will ,  shall در اشخاص مختلف در این زمان نیز نظیر آینده ساده است.

 

 

زمان آینده ساده

 Simple Future Tense

 طرز ساختن:

مصدر بدون to   +

shall

+    فاعل

will

 

نكته1: در اول شخص مفرد و جمع از فعل معین shall و در بقیه اشخاص از  will استفاده می شود.

نكته2: در موقع سوال در دوم شخص در صورتی که منظور گوینده درخواست و تقاضا باشد از will استفاده می کنن:

آیا ممکن است در را باز کنید؟

Will  you open the door?

 

 ولی اگر صرفاً آینده سوالی معمولی مورد نظر باشد جمله فوق به این ترتیب خواهد بود:

آیا در را باز خواهید کرد؟

Shall you open the door?

    کاربرد will , shall منظورهای مختلفی را بیان می کند که در زیر به آنها اشاره می کنیم:

الف_ will در اول شخص به جای shall مفهوم قصد و قول و یا تمایل دارد:

قول می دهم این کار را برای شما انجام دهم.

I will do it for you.

                        

 ب_ در دوم شخص مفرد و جمع کاربرد shall به جای  will در حالت منفی و سوالی بیان تهدید و یا قول است که گوینده در مورد مخاطب خود به کار می برد:

این کار را نخواهی کرد. 

You shall not do it.

 

پ_ کاربرد shall در سوم شخص مفرد و جمع مبین تهدید و یا قولی است که گوینده در مورد سوم شخص مخاطب خود می دهد:

این مسئله را حل خواهدکرد.

He shall solve this problem.                   

 

ت_ در دوم شخص مفرد و جمع همچنین در سوم شخص مفرد و جمع آوری برای بیان اجازه،shall به کار می برند:

You shall see him if you want.

 

ث_ ترکیب shall we معادل let us بوده و مفهوم کسب اجازه است.

اجازه می دهید بازی را آغاز کنیم؟

Shall we begin the play?

 

موارد استعمال:

برای بیان کارهایی که در زمان معینی در آینده احتمال وقوع دارد:

We shall take an exam next month.

 

یادآوری1_ در انگلیسی آمریکایی امروزه فعل will  را برای تمام اشخاص به کار می برند.

یادآوری2_ افعال:hope, want, intend, promise, except, choose, like, mean به جای فعل آینده به کار برده می شود:

He hopes to visit Europe next summer.

 

یادآوری3_ افعال ناقص در آینده به کار نمیروند و به جای آنها از افعال مترادف آنها استفاده می شود مانند can که در آینده به صورت  be able به کار می رود:

I shall we able to finish my article tonight.

 

توجه1_ یکی دیگر از فرمول هایی که در آینده به کار می رود:

 

  مصدر   +

be   going  to

  +     فاعل

 

این فرمول از آینده صرفاً برای کارهای قطعی و معین در آینده است.موقع ترجمه این ترکیب در فارسی از عبارات نظیر قصد دارم،می خواهم،و غیره استفاده می کنند:

میخواهند ما را به شام دعوت نمایند.

They are going to invite us to dinner.

 

توجه2_ غیر از دو فرمول بالا که بررسی گردید برای آینده نزدیک از دو ترکیب

  "to be about to" و    "to be on the point of" نیز استفاده می کنند:

در شرف اتمام کار خویش است.

He is about to finish his work.             

قصد فرار دارند.

They are on the point of running away.                 

 

زمان گذشته کامل استمراری

Past Perfect Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing

+   been

+  had

  +    فاعل

 

موارد استعمال:

هر گاه دو کار در زمان گذشته انجام گرفته و یکی از کارها مقدم بر دیگری باشد و در عین حال مدتی نیز ادامه داشته باشد آن را به صورت ماضی بعید استمراری بیان می کند:

He had been living in Tehran for 10 years before he died.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:2 | نویسنده : sahar teacher |

دو فعــل پي در پي ( قسمت اول )

گاهي در انگليسي دو فعل اصلي بدنبال يكديگر در يك جمله بكار مي روند كه در اين حالت فعــــل دوم داراي يكي از سه شكل زير خواهد بود.

1- مصدر با to      2- مصدر بدون to           3- اسم مصدر ( شكل ing دار)

چنانـچه فعل اول يكي از فعلـهاي want ( خواستن ) – begin ( شـروع كردن ) – decide (تصـــميم گرفتن) – plan ( برنامه ريزي كـردن ) – prefer ( ترجيـح دادن ) – promise ( قـول دادن ) – try (سعــي كردن) - wish ( آرزو داشتن ) وlike ( دوست داشتن ) – tell ( گفتن ) – ask ( درخواست كردن ) – agree ( موافق بودن ) و نظاير آن باشد فعل دوم همـــواره بشـكل مصدر با to بـكارمي رود .

I want to see him at school.

He tried to open the door.

تذكر1 : گاهي بين دو فعل يك اسم يا يك ضمير فاصله مي شود .

I want you to see him at school.

تذكر2 : فعل اول مي تواند زمانهاي مختلفي داشته باشد ولي فعل دوم بشكل مصدر با to بكار مي رود.

He tried to play well.

He tries to play well.

He is trying to play well.

تذكر3 : براي منفي كردن اينگونه جملات مي توانيم از يكي از دو روش زير استفاده كنيم .

الف ) مي توان فعل اول را بر اساس زمان آن با  يكي از افعال كمكي منفي كرد .

ب ) مي توان قبل از مصدر با to كلمه ي not را قرار داده ، جمله را منفي كنيم .

They want to watch TV now.

They don’t want to watch TV now.

They want not to watch TV now.

نمونه سوال

 زير گزينه ي درست خط بكشيد.

1.I am planning ……………. your country next week.

a.visit                      b.to visit                     c.visiting                    d.visited

2.My father decided ……………. his car.

a.sells                     b.sell                           c.selling                      d.to sell

3.He has promised to ……………. a good mark.

a.to get                   b.got                           c.get                            d.getting

4.Do you prefer …………….. to the cinema? Yes,I do.

a.to go                    b.go                            c.going                        d.went

شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .

1.I  hope ………………. ( see ) them soon.

2.Ali is trying ……………… ( learn ) English.

        

نقل قولهاي مستقيم و غير مستقيم

نقل قول مستقيم: چنانچه گفتار شخصي را عيناً و بدون تغيير بيان كنيم از نقل قول مستقيم استفاده كرده ايم. در اين حالت عين گفتار شخص بين دو گيومه " ........... " قرار مي گيرد و قبل از آن كاما بكار مي رود.

The teacher told us, "Listen to me carefully".

Ali told me, "Don't open the door".

نقل قول غير مستقيم: اگر گفتار شخصي را با تغييراتي بيان كنيم به نحوي كه مفهوم گفتار وي تغيير نكند اين نوع نقل قول را نقل قول غير مستقيم گويند. در اين حالت به كاما و گيومه ها احتياج نيست.

تذكر: در انگليسي سه نوع نقل قول وجود دارد كه عبارتند از نقل قولهاي خبري – سوالي و امري كه در كتاب زبان 3  فقط به نقل قولهاي امري پرداخته شده است و نقل قولهاي خبري و سوالي را در دوره پيش دانشگاهي بررسي مي كنيد.

طريقه تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم

براي تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم به صورت زير عمل مي كنيم .

الف ) در نقل قولهاي مستقيم امري مثبت

در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته و قبل از شكل ساده فعل از to استفاده مي كنيم.

The teacher told us, "Listen to me carefully".

The teacher told us to listen to him carefully.

تذكر: در تبديل نقل قولهاي مستقيم به غير مستقيم گاهي ضماير تغيير مي كنند.

ب) در نقل قولهاي مستقيم امري منفي

در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته وبجاي ِ Don't از not to قبل از شكل ساده فعل استفاده مي كنيم.

Ali told me, "Don't open the door".

Ali told me not to open the door.

 

1. The teacher told his students …………….. the time uselessly.

a. don’t                 b. not to spend              c. not spending                  d. not spend

 

 2. We said to him, "Do not break the promise." We advised him …………….. the promise.

 a. not break           b. not breaking              c. doesn't break       d. not to break

 

 3. I ordered the children ………….. much water to wash the car.

 a. not use              b. don’t use                  c. not using             d. not to use



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:1 | نویسنده : sahar teacher |

جملات معلوم و مجهول

جمله ي معلوم : جمله ي معلوم جمله اي است كه فاعل آن مشخص باشد .

جمله ي مجهول : جمله ي مجهول جمله اي است كه فاعل آن ( كننده ي كار ) مشخص نيست .

 اينگونه جملات را هنگامي بكار مي بريم كه :

1- فاعل جمله مشخص نباشد .

2- فاعل از درجه ي اهميت كمي برخوردار باشد لذا گوينده از ذكر آن خودداري مي كند و يا اينكه فاعل  را در آخر جمله ذكر مي كند .                                     

3- مفعول و نوع عمل از اهميت ويژه اي برخوردار باشد .

طريقه مجهول كردن جملات معلوم

براي تبديل جملات معلوم به مجهول مراحل زير را انجام مي دهيم :

1- مفعول جمله ي معلوم را به ابتداي جمله ي مجهول انتقال مي دهيم .

2- با توجه به زمان فعل جمله ي معلوم از يكي از افعال to be استفاده مي كنيم .

تذكر1 : چنانچه فعل جمله ي معلوم حال ساده باشد از يكي از افعال am-are-is استفاده مي كنيـــم .

           چنانچه فعل جمله ي معلوم گذشته ساده باشد از يكي از افعال was-were استفاده مي كنيم .

           چنانچه فعل جمله ي معلوم آينده ساده باشد از فعل will be استفاده مي كنيم .

           چنانچه فعل جمله معلوم ماضي نقلي باشد از have/has been استفاده مي كنيم.

           چنانچه فعل جمله معلوم ماضي بعيد باشد از had been استفاده مي كنيم.

           چنانچه فعل جمله معلوم آينده قصدي باشد از am/is/are going to be استفاده مي كنيم.

تذكر2 : فعل to be را متناسب با مفعول جمله ي مجهول بكار مي بريم .

3- اسم مفعول ( شكل سوم فعل ) فعل اصلي جمله ي معلوم را بعد از فعل to be در جمله ي مجــهول    بكار مي بريم .

4- بقيه ي جمله ي معلوم را پس از اسم مفعول در جمله ي مجهول بازنويسي مي كنيم .

يادآوري : جملات معلومي را مي توان به مجهول تبديل كرد كه فعل آن متعددي  بوده و پس آن مفعول  بكار رفته باشد .بنابراين جملات معلومي كه فعل آن لازم باشد را نمي توان به مجهول تبديل كرد زيرا در اينگونه جملات مفعول وجود ندارد .

        بقيه ي جمله + مفعول + فعل اصلي + فاعل = جمله ي مـعلوم 

بقيه ي جمله + اسم مفعول + يكي از اشكال to be + مفعول = جمله ي مجهول

تذكر : چنانچه مفعول در جمله ي معلوم بشكل ضمير مفعولي بكار رفته باشد هنگامي كه آنرا به ابتداي

         جمله ي مجهول منتقل مي كنيم مي بايست آنرا بشكل ضمير فاعلي مشابهش تبديل كنيم .

me                       I                             us                        we 

you                    you                         you                       you

him                     he                          them                    they

her                     she   

it                         it    

نمونه سوال

زير گزينه ي درست خط بكشيد .  

1.The film ………………… at school two days ago .

a.showed                  b.is showed                     c.was showed                 d.shows

 

2………………. the car be washed ?

a.Is                           b.Will                               c.Does                            d.Did

 

3.A new school will be ……………… near our house next year .

a.build                      b.builds                            c.building                       d.built

 

4.This car ……………. repeired every day .

a.will                        b.will be                           c.is                                  d.was

 

5.They ……………… seen in the park last week .

a.aren’t                     b.weren’t                          c.will                               d.will be

جملات زير را به مجهول تبديل كنيد .

1.He passed the water to Ali .

………………………………

2.I will teach English naxt year .

…………………………………

3.He did his homework yesterday.

…………………………………...

4.They show the cartoon on Sundays .

……………………………………….

5.Did Neda repair the watch last night.

……………………………………….

شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .

1.This house …………………….. ( build ) two years ago .

2.Two men ……………………… ( kill ) in the accident .

3.The sick man …………………… ( take ) to the hospital .

4.Many people will be …………………… ( invite ) to the party .

5.A letter was …………………. ( write ) yesterday .

بجاي نقطه چين از شكل صحيح فعل to be استفاده كنيد .

1.The tickets ……………. bought last night .

2……………. the rooms be cleaned tomorrow .

3.The dishes …………….. not washed every day .



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:1 | نویسنده : sahar teacher |

افعــال دو كلمه اي

در انگليسي گاهي بعضي از افعال با يك يا چند حرف اضافه تركيب شده و افعال جديدي را بوجود مـي آورند .

         

نگاه كردن

look

چرخيدن

turn 

مراقب بودن

look after

روشن كردن  

turn on       

جستجو كردن

look for

خاموش كردن     

turn off

چشم براه بودن

look forward

زياد كردن

turn up 

            

 

همانگونه كه بيان شد افعال دو كلمه اي از يك فعل اصلي و يك يا چند حرف اضافه تشــكيل مي شوند كه  به دو دسته ي افعال دو كلمه اي جداشدني و افعال دو كلمه اي جدانشدني تقسيم مــــــــي شوند.

 

افعـال دو كلمه اي جدا شدني

چنانچه افعال دو كلمه اي شرايط زير را داشته باشند ، مي توان آنها را از يكديگر جدا كرد .

الف) متعدي باشند يعني بعد از آنها مفعول بكار رفته باشد .

put on ( لباس پوشيدن ) - turn down ( خاموش كردن) _ call up ( تلفن زدن )

ب) حرف اضافه ي آنها يكي از حروف اضافه ي over-back-down-up-out-in-off-on باشد .

تذكر: در اينگونه از افعـال دو كلمه اي چنانچه مفعول بصورت اسم باشد آنرا مي توان هم پس از حرف اضافه وهم قبل از حرف اضافه بكـار برد ولي اگر مفعول بشكل ضمير مفعولي باشد ، حتماً مي بايست آنرا قبل از حرف اضافه بكار برد .

He is putting on his shoes.

He is putting his shoes on.

He is putting them on.

 

افعـال دو كلمه اي جدانشدني

الف )چنانچه افعال دو كلمه اي لازم باشند كه در اين صورت بعد از آنها مفعول بكار نمي رود .

get up ( بيدار شدن) – come back ( برگشتن ) -

 ب ) يا اينكه حرف اضافه ي متعاقب فعـل ، غير از حروف اضافه ي  فوق باشد كه در اينصورت فعل و حرف اضافه ي آن بهيچ وجه جدا نمي شوند و در اين حـالت مفعول چه بشكل اسم و چه بشكل ضمير بعد از حرف اضافه قرار مي گيرد .

He is looking for his son.

He is looking for him.

گزينه ي درست را انتخاب كنيد.

1.He puts ……………. His best coat to go to a dinner party.

a.in                               b.by                             c.on                          d.off

 

2.I want to …………… now.

a.turn it on                    b.turn on it                  c.turn the radio on    d.b and c

 

3.Your shoes are dirty.Please …………… them …………… .

a.put-on                        b.turn-of                      c.take-off                  d.pick-up

 

4.Have you given back the book?Yes , I have …………… .

a.given it back          b.given back it         c.given the book back       d.all

 

5.Is he looking for his son? Yes , he is …………….. .

a.looking for him      b.looking him for    c.looking his son for            d.all



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:0 | نویسنده : sahar teacher |

مــــاضي بعيـد ( گذشته ي كامل )

ماضي بعيد به عملي اشاره مي كند كه در گذشته قبل از عمل ديگري انجام شده باشد .

                             بقيه ي جمله + اسم مفعول + had + فاعل = ماضي بعيد

 

تذكر : ماضي بعيد بندرت به تنهايي بكار مي رود و اغلب بوسيله ي كلمات ربط نظير before -after

         because – when و … با گذشته ي ساده طبق الگوي زير همراه است .

 

                                             

گذشته ي ساده + before + ماضي بعید

گذشته ي ساده + when +  ماضي بعيد

ماضي بعيد + because + گذشته ي ساده

ماضي بعيد + after + گذشته ي ساده

 

- Ali had eaten a sandwich  before he went to bed .

- I had finished my work when you came .

- She was tired because he had walked for 5 hours .

- They ate lunch after she had left home .

 

 يادآوري : مي توان الگوهاي فوق را بشـكل الگوي زير تغيير داد كه در اين حـالت دو جمله بوسـيله يك كاما از يكديگر جدا مي شوند .

              

ماضي بعيد + , + گذشته ي ساده +   Before

- Before Ali went to bed , he had eaten a sandwich .

 

زير گزينه ي درست خط بكشيد .

1.He …………… early because he had finished his work.

a.leave                    b.leaves                      c.left                        d.leaving

2.John had learned Persion before he …………….to Iran.

a.come                    b.coming                    c.comes                   d.came

3.I had …………… English .

a.practice                b.practiced                 c.practicing             d.practices

4.They …………….. there before you met him.

a.live                       b.had lived                 c.lived                     d.have lived

5…………… she cleaned the room before they arrived?

a.Had                      b.Does                        c.has                       d.Did

6.You answered the questions because you …………… very hard.

a.studied                 b.have studied            c.study                    d.had studied

 

شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .

1.They……………….. ( eat ) their dinner before you came.

2.He was tired because he ………………… ( work ) on the farm.

3.I had done my homework before you ………………… ( telephone ) me.

4.You had …………….. ( buy ) the tickets.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:59 | نویسنده : sahar teacher |

عبارت اسمي Noun Clause

يك عبارت اسمي مجموعه اي از كلمات است كه بجاي يك اسم در جمله بكار مي رود .يك عبارت اسمي با كلماتي نظيرwho – whom – what – where – when – whose – why  و ...... آغاز مي شود كه به آنها كلمات ربط

 ( قيود ربط ) گفته مي شود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عبارات اسمي مي توانند در نقش فاعل يا مفعول جمله بكار روند .

 

به جاي مفعول

به جاي فاعل

I don't know the answer.

I don't know what the answer is .

His house is beautiful.

Where he lives is beautiful.

 

I know him.

I know whom he is.

Her speech was very good.

What she said was very good.

 

 

چنانچه در مثالهاي بالا دقت شود ترتيب قرار گرفتن كلمات در عبارات اسمي همانند جملات مثبت خبري است يعني بعد از كلمات ربط ابتدا فاعل و سپس فعل بكار مي رود .

تذكر  : در پاره اي موارد كلمات ربط بجاي فاعل قرار مي گيرند كه در اين صورت بعد از آنها فعل بكار مي رود .

I know Ali borrowed my book.

I know who borrowed my book .

 

يادآوري  : فقط سه كلمه ربط who – what  و which و نيز مشتقات آنها مي توانند چنين حالتي داشته باشند يعني بجاي فاعل بكار روند .

 

تذكر: تفاوت who و whom در اين است كه who حالت فاعلي دارد يعني جايگزين فاعل مي شود بنابراين بعد از آن فعل بكار ميرود در صورتيكه whom حالت مفعولي دارد و بجاي مفعول مي نشيند و بعد از آن فاعل بكار ميرود .

I know who saw you .                            من مي شناسم كسي كه شما را ديد .                                               

I know whom you saw.من مي شناسم كسي را كه شما ديديد .                                                                    

 

 يادآوري : در انگليسي محاوره اي مي توان بجاي whom از who استفاده كرد . ولي در انگليسي رسمي به همان صورتي كه در بالا بيان شد بكار مي روند.

She knows who(m) they met.

يادآوري : در سال اول دبيرستان با عباراتي آشنا شديد كه با كلمه ي that شروع مي شدند كه مي توان آنها را با كلمات ربط تغيير داد .

_ I know that Ali is a good student .            I know who is a student.

_ I know that they are going to school.       I know where they are going



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:59 | نویسنده : sahar teacher |

درباره حرف تعريف the

به طور كلي بايد بدانيم حرف تعريف the همانطور كه از اسم آن برمي‌آيد يك حرف معرفه ساز (شناختساز) است.

اسم معرفه ((known در مقابل اسم نكره (unknown) قرار دارد. اسم معرف اسمس است كه براي خواننده يا شنونده شناخته شده باشد. البته اين شناخته شدن به معناي شناخت سال تولد يا شماره شناسنامه كسي نيست همينكه اسمي يك بار به گوش از سوي گوينده يا نويسنده به گوش با چشم ما بخورد اگر براي بار دوم آن اسم مورد استفاده قرار گيرد تبديل به معرفه ميشود. يعني بار اول نكره و بار دوم معرفه. (پسري را در در پارك ديدم. پسر فوتبال بازي ميكرد.)

پسري نكره است و پسر معرفه است. در زبان فارسي علامت نكره (ناشناسا) يك در اول و ي در آخر است. علامت معرفه نداشتن علامت است! مقايسه كنيد: مردي و مرد- كتابي و كتاب.

اوايل سال اگر چون بعضي از معلمها را نميشناسيم ميگوييم:

 معلمي آمد. (A teacher came.)

 اما بعد از مدتي كه همان معلم را ميشناسيم ميگوييم:

  معلم آمد.(The teacher came.)

در زبان انگليسي a علامت نكره (ناشناخته بودن) و the علامت معرفه (شناخته بودن) است.

گذشته از اين اصل كلي حرف تعريف the كاربردهاي و موارد منع كاربردهاي ديگري دارد كه ممكن است گاهي اندكي پيچيده به نظر آيد.

 1. قبل از نقاط جغرافيايي از the استفاده ميکنيم.

"the North Pole", "the equator"

2. قبل از نام رودخانه ها، درياها و اقيانوسها از the استفاده ميکنيم.

"the Nile", "the Pacific", "the English channel"

 3. از the قبل از اسامي مشخصي که ميدانيم تنها يک نمونه از آنها وجود دارد استفاده ميکنيم.

"the rain", "the sun", "the earth", "the White House"

 4. قبل از صفات عالي :

"the best", "the tallest", "the most beautiful"

 5. پيش از اعداد ترتيبي :

"the fifth lesson", "the ninth day", "the third chapter"

 6. قبل از اسامي کشورها و مناطق جغرافيايي که جمع هستند :

"the United States", "the Philippines", "the Alps"

 7. پيش از اسامي کتابخانه ها، موزه ها، و هتل ها :

"the Forty-Second Street Library", "the Louvre", "the Statler Hotel"

 8. پيش از بعضي از قسمتهاي روز :

"in the morning", "in the afternoon", "in the evening"

توجه: حرف تعريف the تنها قبل از اين بخشهاي روز استفاده ميشود. براي کلماتي مثل night يا midnight يا noon از the استفاده نميکنيم.

"at noon", "at night", "at midnight"

در موارد زير نبايد از حرف تعريف the استفاده كنيم:

1- پيش از نام رشته هاي ورزشي.

مثال:

My son plays soccer
Tennis is expensive

2- پيش از اسامي غيرقابل شمارش زمانيکه در معناي عام خود به کار رفته باشند.

مثال:

Information is important to any organization

- اطلاعات براي هر موسسه اي اهميت دارد. (هر گونه اطلاعاتي)

Coffee is bad for you

- قهوه براي شما خوب نيست. (هر نوع قهوه اي)

3- قبل از اسامي شهرها و کشورها. (مگر اينکه از چند ناحيه يا ايالت تشکيل شده باشند يا اينکه در نام آنها کلماتي مثل states، kingdom، republic، يا union وجود داشته باشد.)

مثال:

Italy, Mexico, Iran, England – Tehran, Tokyo, Paris, Moscow

The United States, The UK (United Kingdom), The Irish Republic

The Netherlands, The Philippines, The British Isles

 4- قبل از تمامي ضميرها و همينطور ضماير و اسامي اشاره.

مثال:

He is my only brother

This hotel will be open next week

These are the old classrooms

5- پيش از نام روزها، ماه ها، و سالها.

مثال:

- I go to English class on Mondays and Wednesdays

- He was born in April

- The First World War began in 1914

6- معمولا (نه هميشه) قبل از کلمات زير از the استفاده نميشود:

home, town, church, hospital, prison, school, work, sea

مثال:

He's on his way to work

We were in town last Saturday

We go to school to study

I arrived home before midnight



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:58 | نویسنده : sahar teacher |

ضمــــاير موصولــــــي

 

چنانچه كلماتي چون which-who-whom و … بعد از يك اسم و در داخــل جمله قرار گيرند همگي به معناي ( كه ) مي باشند و ضمير موصولي محسوب مي شوند . در واقع ضمـــاير موصولي متصل كننده دو جمله مي باشند بطوريكه يكي از جملات ، توصيف كننده ي اسم جمله ي ديگر مي باشد.

 

The man teaches English. He came by bus.

The man who came by bus teaches English.

                                                                  جمله ي وصفي               

تذكر: به جمله اي كه بعد از اسم مي آيد و آن را توصيف مي كند ، جمله ي وصفي مي گويند .

 

ضماير موصولي who _ whom

who و whom براي انسان بكار مي روند يعني اسمــي كه قبل از آنها مي آيد ، اشاره به انسان دارد با اين تفاوت كه who حالت فاعلي دارد ( جانشين اسم مي شود ) بنابراين بعد از آن فعل بكـــــار مي رود . در حاليكه whom حالت مفعولي داشته ( جانشين مفعول مي شود ) بنابراين بعد از آن فاعل مي آيد .

                                                فعل + who + اسم ( اشاره به انسان )

                                                 فاعل + whom + اسم ( اشاره به انسان )

 

The man who is walking is my brother.

The man whom you saw there was my brother.

 

ضمير موصولي Which

Which بــراي اشياء بكار مي رود بدين معني كه اسمــي كه قبـــل از آن قرار مـي گيرد به اشياء يا حيوانات اشاره دارد .

تذكر: which هم حالت فاعلي و هم حالت مفعولي دارد بدين معني كه پس از آن مي توان از فعـل ويا از اسم استفاده كرد .

                                 فعل / فاعل + which + اسم ( اشاره به شيء يا حيوان )

 

The shirt which he bought is in the room.

He bought the shirt which is in the room.

 

تذكر: از that مي توان بجاي سه كلمه ي who-whom و which استفاده كرد .

The man that is walking is my brother.

گزينه ي درست را در سوال اول انتخاب كنيد و بجاي نقطه چين در جملات بعدي ضمير موصولي مناسب قرار دهيد .

I am wearing the shoes ………….. my mother gave me.

a.who                       b.that                        c.which                   d.b and c

_The shirt ………………. he bought is very nice.

_The men ……………. were invited came by bus.

_The girl …………….. you saw is a nurse.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:58 | نویسنده : sahar teacher |

نكاتي پيرامون also  –  too  و as well

هر سه كلمه فوق به معناي «همچنين» مي باشند با اين تفاوت كه also رسمي تر از بقيه مي باشد و معمولاً قبل از افعال اصلي و بعد از افعال كمكي به كار ميرود.

- He speaks French and he also writes it.

- She was rich and she was also selfish.

ترجيحاً هنگاميكه فعل مورد تأكيد است از also قبل از آن استفاده ميشود.

- I can also swim.

در جمله فوق اشاره مي شود كه علاوه بر فعاليت هاي ديگر قادر به شنا كردن هم هستم.

دو كلمه too و as well بيشتر در پايان عبارت بكار مي روند.

- I've read the book and I've seen the film as well/too.

چنانچه بخواهيم فاعل را مورد تأكيد قرار دهيم بلافاصله بعد از آن از too استفاده مي شود.

- I, too, can swim.

تذكر: سه كلمه  also- too و as well در جملات مثبت بكار ميروند و در جملات منفي مي توان از not … either يا neither … nor در جملات مثبت ولي با مفهوم منفي استفاده كرد.

- They haven't phoned and they haven't written either.

- I don't want to go either.

- Neither you nor I know what happened.

- We like neither the American design nor the European one.

چنان كه اشاره شد با تغيير موقعيت too معني جمله تغيير مي كند.

- She, too, understands English.

- She understands English, too.

جمله اول بدين معناست كه او هم مانند ديگران انگليسي را مي فهمد در حاليكه جمله دوم بدان معناست كه او علاوه بر زبان هاي ديگر، انگليسي را هم مي فهمد.

as well تنها در پايان جمله بكار مي رود و پس از آن چيزي قرار نمي گيرد در حاليكه پس از as well as ميتوان شخص يا چيز مورد نظر را ذكر كرد.

- Are they coming as well?

- He gave me money as well as advice.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:57 | نویسنده : sahar teacher |

حـــــروف تعريف

 

در انگليسـي به دو كلمه ي a و an حروف تعريف نامعين و به كلمه ي the حرف تعريف معين گويند.

 

كاربرد حروف تعريف نامعين ( a an )

1-چنانچه اسمــي از نظر شنونده نامشخص باشد قبل از آن اسم حرف تعريف نامعين بكار مي رود.

تذكر1 : حروف تعريف نامعين فقط قبل از اسمهاي قابل شمارش مفرد بكار مي رود .

تذكر2 : an را قبل از اسمهاي مفردي بكار مي بريم كه با يكي از حــروف صدادار ( a –e –i-o –u  ) شروع شده باشند . قبل از بقيه ي اسمها a  بكار مي رود .

a / book-teacher-radio-man

an / apple-arm-hour-engineer

 

تذكر3 : اگر بخواهيم اسمي را كه با يك صفت همراه است بشكل نكـــره بيان كنيم ، a يا an را قبل از صفت بكار مي بريم .

2- a يا an عـــلاوه بر اينكه اسم را نكره مي كند ، قبل از نام شغلها بكــار رفته و در اين حالت معني  نمي دهند .

He is a doctor.               He is an engineer.

 

كاربرد حرف تعريف معين ( the )

1-چنانچه اسمي از نظر شنونده معلوم و مشخص ( معرفه ) باشد ، قبل از آن اسم حرف تعريف معين بكار مي رود ولي چنانچه اسمي بطور عـام و كلـي در جمله اي مطـرح شود نيازي به حـــرف تعريف نيست .

Books are good friends.

The books which you bought are interesting.

 

در جمله ي اول كلمــه ي books بطور عام مطرح شده است كه در اينصورت نيازي به the نيست در حاليكه در جمله ي دوم books از نظر شنونده مشخص و معلــوم مي باشد كه اين صورت قبل از آن the بكار رفته است .

تذكر : the بر خلاف a يا an مي تواند قبل از انواع اسمها ، چه مفرد و چه جمع و چه قابل شمارش و چه غير قابل شمارش قرار گيرد .

2-علاوه بر كاربرد كلي فوق كه براي the ذكر شد ، در موارد زير نيز حتمأ از the استفاده مي شود .

a ) قبل از نام اشياء منحصر به فرد جهــان مانند خورشيد ، ماه ، زمين و جهـــات جغرافيايي از the استفاده مي شود .

The sun rises in the east and sets in the west.

 

b ) چنانچه اسم نكــره اي براي بار دوم يا بيشتر در جمله اي ذكــر شود ، آن اسم بدنبال the بكــار ميرود .

Yesterday I saw a man. The man was crossing the street.

 

c ) چنانچه بعد از اسمي يكي از ضماير موصولي نظير who-whom-which و … آمده باشد ، قبـل از آن اسم از the استفاده مي شود .

The man who is coming here is Ali's father.

 

d ) چنانچه دو اسم بوسيله ي حرف اضافه of در حالت اضافه قرار گيرند ، قبـــل از آن دو اسم the بكار مي رود .

This is the door of the classroom.

 

e ) قبل از صفات عالي از حرف تعريف the استفاده مي شود .

He is the tallest man.

 

f ) در جملات امري بعد از فعل اصلي اسم همراه the بكار مي رود .

Clean the blackboard ,  please.

 

g ) كلماتي مانند صبح ، بعدازظهر ، عصر كه به اجزاء روز مربوط مي شوند هميشه همراه the بكـار مي روند .

the / morning-afternoon-evening

I get up early in the morning.

 

در موارد زير the بكار نمي رود .

1-قبل از نام قاره ها ، كشورها ، استانها ، شهرها و روستاها

I live in Isfahsn.

2-قبل از اسمهاي خاص مانند : علي ، رضا و …

Do you know Ali?

3-قبل از روزهاي هفته و نام ماههاي سال

We went to Mashad in Mehr.

 

زير گزينه ي درست خط بكشيد .

1.I took a book. …………. book was about grammar.

a.A                       b.An                          c.___                         d.The

 

2.She talked to ………… man who was in the office.

a.the                    b.a                              c.an                            d.___

 

3.He usually works in ………….. morning and watches TV in ………… evening.

a.the/a                 b.the/the                     c.a/the                        d.a/a

 

4.She never comes here on …………. Mondays.

a.the                    b.____                        c.a                             d.an

 

 5.My mother is making tea in …………… kitchen.

a.____                b.a                               c.an                           d.the



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:57 | نویسنده : sahar teacher |
صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 15 صفحه بعد